زبانحال حضرت زین العابدین علیهالسلام قبل از شهادت
بـگـذاریـد بــرای پــدرم گــریـه کــنـم اشک تا هست به چشمان ترم گریه کنم تشـنه کـشـتند عزیزان مرا، حق بدهید تا که بر آب میافـتـد نظـرم گریه کنم پیش من وقت وضو طشت نیارید، که من یاد طشت زر و رأس پـدرم گریه کنم یاد آن ضرب عـمود و عمویم میافـتم تا گذارم روی سجـاده سـرم گریه کنم حرفی از کشته شدن نیست، اسیری سخت است بـگـذاریـد به داغ جـگـرم گـریـه کـنـم غـم خـاکی شدن چـادر زینب بس بود به خـدا تا به قـیامـت اگـرم گـریه کـنم خواهرم بسکه کتک خورد ز ناقه افتاد به زمین خوردن این همسفرم گریه کنم دست بسته به خدا روی گرفتن سخت است به گرفـتاری زنهای حـرم گـریه کنم وسـط هـلهـلهها مادر اصغـر میگـفت بـگـذاریـد بــرای پـسـرم گــریـه کـنـم |